هوی متال زیرگونهای از موسیقی راک است که به عنوان یک سبک تعریف شده موسیقی در دهه ۱۹۷۰ پا به عرصه گذاشت.
این سبک ریشه در موسیقی گروههای هارد راک انگلیسی و آمریکایی دارد که در سالهای پایانی دههٔ ۶۰ و آغازین دههٔ ۷۰ میلادی با الهام از بلوز/راک و سایکدلیک راک و آمیزهای از صداهای حجیم خشن و تقویت شده، سولوهای گیتار الکتریک و ضربآهنگهای قوی، �موسیقی هوی متال� را آفریدند. سازهای استفاده شده در این سبک عمدتا گیتار الکتریک، گیتار بیس و درامز هستند که در شاخههای مختلف سازهای دیگر همانند ویولن، ویولنسل، کیبورد و گیتار آکوستیک به این مجموعه اضافه میشوند.
متنهای قوی و تأثیر گذار پینک فلوید-اگرچه در آن زمان در سبک متال اجرا نشدندولی پایه گذار مکتب اعتراض در موسیقی بودند که توانست هدف اصیل موسیقی بلوز را که ابتدا با گیتارهای سیاه پوستان شنیده میشد زنده کند. پس از گذشت چند سال از تشکیل اولین گروهها در این سبک، متال نه تنها بهعنوان یک ژانر موسیقی، بلکه بهعنوان شیوهای جدید برای بیان عقیدههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی افراد که معمولاً ساختار اعتراضی داشت شناخته شد. هنرمندانی همچون جیمی هندریکس و رونی جیمز دیو و گروههایی همانند لِد زپلین، بِلَک سَبَث، مَنو وار و وَسْپ در شکلگیری و گسترش این شاخه موسیقی تأثیر زیادی داشتند.
اوج اقبال این گونهٔ موسیقی نزد مخاطبان در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی بود و در این دوره شاخههای متعددی از هوی متال ایجاد شد که از بسیاری از آنها صرفاً تحت عنوان �متال� یاد میشود. هوی متال در سرتاسر دنیا طرفداران بسیاری دارد که اصطلاحا به آنها �متال هد� و �هدبنگر� میگویند.
فهرست مندرجات[نهفتن] |
�هوی متال� در حال حاضر دارای دومعنای مجزاست: یکی نام گونهای از موسیقی به همراه زیرگونههای آن و دیگری سبکی است که گروههای اولیهٔ هوی متال در دهه ۱۹۷۰ داشتند که گاهی اوقات متال سنتی نیز نامیده میشود.
مشخصه اصلی هوی متال صدای گیتار، درون مایههای قوی سبکهای کلاسیک، بلوز یا سمفونیک است. با این وجود زیرگونههای هوی متال تفاوتهای خاص خود را با نوع اصلی دارند که اغلب فاقد بسیاری از این مشخصات است.
گروههای متال بیشتر اوقات از یک درامر، یک بیسیست، یک نوازنده گیتا ریتم، یک نوازنده لید گیتار و یک خواننده که ممکن است نوازنده هم باشد تشکیل شدهاست. در برخی از زیرشاخههای هوی متال از کیبورد نیز استفاده میشود. گروههای هوی متال اولیه بیشتر از ارگهای هاموند استفاده میکردند که بعدها سینتیسایزر جایگزین آن شد. با این وجود گیتار بیشتر اوقات عنصر اصلی هوی متال است. از تغییر صدای گیتار برای ایجاد یک صدای قویتر و 'سنگین' استفاده میشود. با گذشت زمان تک نوازیها و ریفهای ظریفتر بخش اعظم �موسیقی هوی متال� را تشکیل داد. نوازندگان گیتار از تپینگ، سویپ پیکینگ و دیگر تکنیکهای پیشرفته برای نواختن سریع استفاده کردند. همچنین با توسعه فناوری، روشهای جدیدی برای تغییر صدای گیتار به وجود آمد.
سبک آوازهای متال بسیار متنوع است. گسترهٔ این تنوع آوازهای اپرایی چند اوکتاوی ساخته راب هالفورد برای جوداس پریست و بروس دیکنسن برای گروه آیرن میدن تا آوازهای خشن لمی کیلمیستر از موتورهد و جیمز هتفیلد از متالیکا را شامل میشود.
در خصوص صدای زنده، شدت صدا یکی از مهمترین عوامل بهشمار میآید. به دنبال جیمی هندریکس و دِ هو[۱] گروههای اولیه هوی متال معیارهای جدیدی برای شدت صدا در حین اجرا تعیین کردند. تونی ایومی گیتاریست پیشگام گروه هوی متال بلک سبت، یکی از نخستین نوازندگان هوی متال است که به دلیل صدای زنده موسیقی دچار مشکلات عدیده شنوایی شد. راک نواز دیترویت تد نوجنت و پیت تونشند-گیتاریست گروه دِ هو- تقریباً کر شدهاند. گروه یوداکسیس از کانادا معروف به داشتن طولانیترین و بلندترین طبلهای باس به طول شش پا هستند، که برخی از آن به عنوان دلیل اهمیت اندازه یاد میکنند. تثبیت صدای هوی متال در هجو راک با نام �این ضربه فقرات است� اثر گیتاریست �نایجل توفنل-که اعتراف کرد آمپلی فایرهای مارشال وی به گونهای تغییر یافتهاند که تا یازده بالا بروند-به تمسخر گرفته شدهاست.
در اواخر دهه هفتاد ابتدا تین لیزی و سپس جوداس پریست استفاده از دو گیتار اصلی را باب کردند. گرچه پیش از آن گروههایی همچون ویشبون اش، اسکورپیونز، و ایسی/دیسی از دو گیتار استفاده میکردند، در حالیکه جوداس پریست ریتمی دوگانه را مورد استفاده قرار داد تین لیزی از دو گیتار اصلی به عنوان بخشی از صدای ثابت موسیقی خود استفاده کرد. بسیاری از گروهها همچون آیرن میدن از این روند پیروی کردند.
در هوی متال نیز مانند دیگر سبکهای پرطرفدار موسیقی، تصاویر بخشی از موسیقی را تشکیل میدهد. گرچه جلد آلبوم و نمایشهای صحنهای هیچگاه از خود موسیقی اهمیتی بیشتر نیافتند اما به اندازه خود موسیقی ابزاری برای نشان دادن محتوا شدند. بسیاری از هنرمندان از طریق هوی متال با هم همکاری میکنند تا مجموعهای از تجربههایشان را در هر قطعه ارائه کنند و از این طریق تجربیات متنوعتری برای شنوندگان ایجاد کنند. در این رابطه هوی متال از دیگر انواع هنر که تنها یک روش برای ابراز خود داشتند از تنوع بیشتری برخوردار است. در حالیکه بایک تابلوی نقاشی از طریق تصویر ارتباط برقرار میشود یا یک سمفونی از طریق شنیداری درک میشود، ایماژ هوی متال و درون مایه عمومی که تمامی موسیقی آنها را شامل میشود علاوه بر صدای موسیقی از طریق تصاویر روی آلبوم، اجرای صحنه، اشعار، لباس و آرایش گروهها ابراز میشود.
مورخان موسیقی راک معتقدند تأثیر موسیقی پاپ غربی هویت فرار از واقعیت را از طریق اشعار عجیب و خیالی به موسیقی هوی متال داده است. در همین حال موسیقی بلوز سیاهان آمریکا با تمرکز بر خسران، افسردگی و تنهایی، واقعیت برهنه هوی متال را به آن میدهد.
اگر مولفههای فضا و درونمایه هوی متال عموماً واقعیت متأثر از بلوز است، مولفه تصویری آن عموماً تحت تأثیر خیالپردازی موسیقی پاپ است. درون مایههای تاریکی، پلیدی، قدرت و الهام مولفههای زبانی خطاب قراردادن مشکلات زندگی هستند. هوی متال در واکنش به �صلح و عشق� فرهنگ هیپی در دهه ۱۹۶۰، به عنوان یک ضد فرهنگ، نشان داد که تاریکی جای نور را میگیرد و واقعیت برهنه جایگزین پایان خوش پاپ شده و همه چیز پایان خوشی نخواهد داشت. در حالیکه برخی از طرفداران معتقدند که ابزار تاریکی پیام هوی متال نیست، منتقدان هوی متال این نوع موسیقی را متهم به ستایش جنبههای منفی واقعیت کردهاند.
درون مایههای هوی متال عموماً عمیق تر از درون مایههای سادهانگارانه پاپ دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است؛ که توجه آن معطوف به جنگ، نابودی اتمی، مسائل زیست محیطی، و تبلیغات سیاسی یا مذهبی بود. �خوکهای جنگی� اثر بلک سبت، �قاتل بزرگان� اثر آزی آزبورن، و عدالت برای همهی متالیکا، �دو دقیقه به نیمهشب� اثر آیرن میدن و بسیار از آوازهای سیستم آو ا داون نمونههایی از بحث �وضعیت امور� هستند. گاهی اوقات تفسیر بیش از حد ساده میشود چرا که واژگان شعری متال در اصل به دوگانگی تاریکی در برابر روشنایی، امید در برابر نومیدی یا خوب در برابر بد میپردازد و جایی برای سایههای پیچیده خاکستری باقی نمیگذارد.
تأثیرپذیری موسیقی هوی متال از موسیقی کلاسیک نوعا شامل تأثیر آهنگسازان باروک، رومانتیک و موسیقی مدرن همچون باخ، پاگانینی، واگنر و بتهوون است و نه موتسارت یا هایدن. ریچی بلکمور گیتاریست دیپ پرپل و رینبو از اوایل دهه ۱۹۷۰ نمادهای موسیقایی به عاریت گرفته از موسیقی کلاسیک را به کار گرفت. به دنبال ریچی بلکمور رندی رودز و اولی جان راس رویهٔ او را در دخالت دادن موسیقی کلاسیک در هوی متال ادامه دادند و طی دهه ۱۹۸۰ برای الگوی سرعت و تکنیک خود به اوایل قرن هیجده بازگشتند. اینگوی مالمستین-گیتاریست تحت تأثیر موسیقی کلاسیک- که تبحر فنی وی الهام بخش شمار زیادی از نوازندگان نئو-کلاسیکال متال از جمله تیمو تولکی، مایکل رومئو، مایکل آنجلو بتیو و تونی مک آلپاین بوده است بیش از همه در این میان شناخته شدهاست. موسیقی کلاسیک و موسیقی هوی متال ریشه در سنن و آداب مختلفی دارند. موسیقی کلاسیک �موسیقی هنری� است در حالیکه هوی متال گونهای از �موسیقی پاپ� به شمار میآید. با این حال موسیقیشناسانی همچون نیکلاس کوک و نیکلا دیبن روی این مسئله تاکید کردهاند که بررسی و تحلیل دقیق موسیقی پاپ نشان داده که برخی اوقات این گونهٔ موسیقی از هنر سنتی تاثیر گرفته است.
مسئلهٔ دیگر نقش عمدهٔ تریتون و گامهای کروماتیک در هوی متال است. استفاده از یک فاصله متنافر مرکب از یک نت روت و یک چهار تقویت شده/پنج تضعیف شده، مثلاً C و F، منجر به تولید یک صدای �سنگین� و �پلید� تا حدی میشود که استفاده از آن در قرون وسطی ممنوع بود و اصطلاحا به آن �ابلیس در موسیقی� گفته میشد. استفاده از تریتون از عناصر زیربنایی تک نوازیها و ریفهای هنرمندان هوی متال است و از نمونههای اولیهٔ آن میتوان به بخش آغازین آهنگ �یکشنبهٔ سیاه� از آثار بلک سبث اشاره کرد.
اواخر دوره باروک در موسیقی غرب نیز اغلب از طریق دیدگاه گوتیک تفسیر شد. در آهنگ �آقای کراولی� -از آثار آزی آزبورن و گیتاریست رندی رودز- از یک ابزار نی مانند سینتی سایزر و تک نوازیهای گیتار الهام گرفته از باروک برای خلق حالتی خاص برای اشعار آزبورن در ارتباط با عالم به علم غیب آلیستر کراولی استفاده شدهاست.
رودز در بخش آغازین آهنگ �خاطرات یک دیوانه� در سال ۱۹۸۲، تأثیر بسیاری از�Etude #۶� اثر آهنگساز کوبایی گیتار کلاسیک لئو بروور گرفت. او همانند بسیاری دیگر از گیتاریستهای متال دهه ۱۹۸۰ صراحتا از مطالعات �آموخته� نظریه موسیقی برای تثبیت صنعت ضعیف مجلات آموزشی گیتار از جمله �گیتار برای آهنگسازان حرفهای� که طی دهه شکل گرفته بود استفاده کرد. با این وجود در اکثر موارد، آهنگسازان متال که تکنیک و بلاغت موسیقی کلاسیک را به عاریت گرفته بودند تلاشی نکردند تا آهنگساز کلاسیک باشند.
در دایره المعارف اینکارتا آمدهاست: �زمانی که متن به موسیقی ارتباط داده شد، باخ توانست برای ایدههای کلامی معادلهای موسیقیایی بنویسد. گروههای پراگرسیو راک مثل امرسون، لیک اند پالمر و یِس پیش از پیدایش هوی متال این پدیده را بررسی کردهاند.
هوی متال از موضوعات فاجعه آمیز و تصاویر قدرت و تاریکی استفاده کره و قابلیت ترجمه دقیق ایدههای زبانی به موسیقی برای کسب اصالت و اعتبار آن ضروری است. آلبوم Powerslave آیرن میدن یک مثال در این مورد است. طرح روی جلد و تم آهنگ �Powerslave� (همنام با آلبوم) تاثیرگرفته از فرهنگ مصر باستان است و بسیاری از آهنگهای درون آلبوم از اصواتی تشکیل شدهاند که یاد آور مرگ و زندگی هستند. نمونه آن آهنگ �The Rime of the Ancient Mariner� بر اساس شعری از ساموئل تیلور کالریج است. آهنگ دوم آلبوم A Farewell to Kings گروه راش یک اثر ۱۲ دقیقهای بهنام �Xanadu� است که از شعر کالریج و پیش از آن از ساختهٔ آیرن میدن الهام میگیرد.
ریشه و سرچشمه اصطلاح �هوی متال� در ارتباط با نوعی موسیقی نامعلوم است. این اصطلاح قرنها در علم شیمی و علم فلزات مورد استفاده بودهاست و در �لغتنامه انگلیسی آکسفورد� نیز در همین لیست قرار گرفتهاست. از اولین نمونههای استفاده از این واژه در فرهنگ مدرن توسط نویسندهِ مخالف فرهنگ ویلیام اس بوروگز بودهاست. او در رماناش در سال ۱۹۶۲ بنام The Soft Machine به معرفی شخصیت اورانین ویلی، فرزند هوی متال پرداخت. وی در رمان بعدیاش در سال ۱۹۶۴ بنام Nova Express این مضمون را گشترش داد، هوی متال به عنوان استعارهای برای داروهای مخدر به کار رفت.
مردم هوی متال اورانوس با بیماریها، داروهای ارگاسم و روش زندگی سرد خوشان در ساحل آبی غبارآلود پیچیده شدند و مردم مینراد با موسیقی متال[۲]
با توجه به تاریخ انتشار این کتابها چنین به نظر میرسد که بوروگز قصدی در مورد مرتبط ساختن این واژه با موسیقی راک نداشته است; با این وجود ممکن است نوشتههای بوروگز برکابردهای بعدی این واژه تأثیراتی گذاشته باشند.
اولین استفاده از واژه �هوی متال� در غزلیات آوازی در اصطلاح �heavy metal thunder� در سال ۱۹۶۸ میباشد. �همگام با شیطان: لعنت بر قدرت، جنسیت و دیوانگی در موسیقی هوی متال�. انتشارات دانشگاه وسلیان، ۱۹۹۳. صفحه ۸. ISBN ۰-۸۱۹۵-۶۲۶۰-۲</ref>:
I like smoke and lightning
Heavy metal thunder
And the feelin' that I'm under
Racin' with the wind
در کتاب �تاریخ هوی متال� عنوان شده که �هوی� از �hippiespeak� گرفته شده به معنای هر چیزی که؟؟؟؟
کلمه �هوی� (به معنی جدی یا عمیق) است.
ارجاعات به �موسیقی هوی�، که معمولاً از انواع پاپ با سرعت کمتر و قدرت بیشتر بود، رواج یافته بود. آیرن باترفلای برای اولین بار در سال ۱۹۶۸ آلبومی به نام �هِوی� منتشر کرد و توضیح روی جلد آلبوم بدین صورت بود: �آیرن- سمبل چیزی سنگین در آهنگ، باترفلای- نور، جذاب و متحرک....شیئی که براحتی میتوان در تخیلات از آن استفاده کرد.
این حقیقت که لد زپلین (که نام آن تا حدودی ارجاع به تمسخر کیت مون که �مثل بالونی سربی فرو میروند� است) هوی متال را در نام آلبومش افزود ممکن است دلیل عدم استفاده بیشتر از این واژه باشد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، بیرمینگهام، انگلیس کماکان مرکز تولیدات صنعتی بود. با توجه به گروههای راک که در گوشه و کنار شهر ایجاد شده بودند-از جمله لد زپلین، دِ موو، و بلک سبث- برخی افراد بر این باورند که واژه هوی متال ممکن است ارتباطی با این فعالیتها داشته باشد. در بیوگرافی های دِ موو عنوان شدهاست که صدای ریفهای گیتارهای هوی آنها بود که در میان متال میدلند محبوبیت داشت.
آلبوم ۱۹۶۸ بلو ایستر کالت با نام کلاب نینجا، نشاندهندهٔ استفاده گروه از سمبلهای شیمیایی برای سرب است � �یک فلز سنگین�. سندی پرلمن تهیه کننده، مدیر و ترانه نویس بلو ایستر کالت، ادعا کردهاست که اولین فردی بودهاست که از واژه هوی متال برای موسیقی راک در سال ۱۹۷۰ استفاده کردهاست. پرلمن در جریان ایجاد تصویری از گروه که در برگیرنده اشارات شوخی آمیز به پدیدههای غیبی باشد به استفاده از یک سمبل برای گروه رسید(مانند استفاده از سمبل آیرن میدن که بعدها در آلبوم هنری آنها استفاده شد)، شیمیایی سمبل برای سرب یکی از سنگین ترین فلزات. او این واژه را برای توضیح نوع موسیقی که بلو ایستر کالت اجرا کرد پیشنهاد کرد.
یکی از فرضیههای اخیر اما جنجال برانگیز در مورد ریشه این ژانر از طرف �چاس� که در سال ۱۹۶۹ مدیر Jimi Hendrix Experience بود در مصاحبهای تلویزیونی وی با برنامه تلویزیونی PBS TV به نام �Rock and Roll� در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد شد.او عنوان کرد: واژه هوی متال از یک مقاله در نیویورک تایمز که راجع به بررسی یک نوازنده بنام Jimi Hendrix بود نشات گرفتهاست... مانند گوش دادن به نوای سقوط فلزات سنگین از آسمان. با این وجود منشاء دقیق این ادعا پیدا نشدهاست و بحثهای بسیاری در مورد صحت آن وجود دارد.
در ماه مه ۱۹۷۱ مایک ساندرز-منتقد موسیقی راک- در مجلهٔ Creem کلمهٔ �هوی متال� را در یک نقد مساعد راجع به آلبوم Kingdom Come گروه سِر لُرد بالتیمور بهکار برد. تا به امروز این نقد، اولین منبع چاپی است که در آن از عبارت �هوی متال� برای اشاره به یک �ژانر موسیقی� استفاده شده است.
�هوی متال� ممکن است در ابتدا توسط برخی منتقدان موسیقی برای تمسخر بکار گرفته باشد، اما هواداران آن سریعا آن را پذیرفتند. سایر گروهها از جمله دیپ پرپل-که از قبل ایجاد شده بودند و ریشه در پاپ و یا پراگرسیو راک داشتند، بلافاصله از هوی متال استفاده کرده و با یک رویکرد خشن تغییراتی در آن ایجاد کردند.
موسیقی بلوز که خاستگاهاش آمریکا بود در میان هواداران راک در انگلستان بسیارتأثیر گذاربود و محبوبیت خاصی داشت. گروههایی مثل رولینگ استونز و د یارد بردز بسیاری از آهنگهای کلاسیک بلوز را با بالا بردن ضربآهنگ و استفاده از گیتار الکتریک بازخوانی کردند. در حالیکه آهنگهای اصلی با گیتار آکوستیک اجرا شده بودند. این تغییرات در موسیقی بلوز و دیگر موسیقیهایی که ریشه در فرهنگ مهاجران آفریقاییِ آمریکا داشت منجر به پیدایش اولین نمونههای موسیقی راک اند رول شد که الویس پرسلی از پیشگامان آن بهشمار میآید.
پس از آن موسیقی بلوز مورد توجه بسیاری از موسیقیدانان و نوازندگانی قرار گرفت که سعی داشتند با بهرهگیری از این نوع موسیقی و فرصتی که گیتار الکتریکهای جدید ایجاد میکرد، صداهای بلندتر و بیشتری-هماهنگ و ناهماهنگ-تولید کنند. از آنجاییکه شیوهٔ نواختن درامز در بلوز-راک استفاده از ضربههای بسیار ساده بر روی طبلهای کوچک بود، درامرها به استفاده از سِتهای درامز پیچیدهتر و پرصداتر رویآوردند تا بتوانند با صدای گیتار که هر روز بلند و بلندتر میشد مقابله کرده و شنیده شوند. به همین ترتیب خوانندگان نیز تکنیکهای خود را تغییر داده و با اتکای بیشتر بر روی آمپلی فایر، روند تصنعیتر و دراماتیک را پیش روگرفتند. در همین راستا پیشرفتهای حاصله در صنعت ضبط، نوازندگان و خوانندگان را قادر ساخت این تغییر رویه و افزایش قدرت و صدا را بهراحتی ضبط کنند.
اولین نمونه موسیقیای که بهعنوان هوی متال نامگذاری شد در اواخر دهه ۱۹۶۰ از منطقه بیرمنگام در انگلستان شنیده شد. زمانیکه گروههایی همچون لدزپلین و بلک سبث رویهای کاملاً غیرسنتی را نسبت به استانداردهای بلوز در پیش گرفتند و موسیقیای جدید بر پایهٔ گامها و تنظیمات موسیقی بلوز ابداع کردند. این گروهها بهشدت تحت تأثیر موزیسینهای سایکدلیک راک ایالات متحده از جمله جیمی هندریکس بودند. هندریکس گیتار بلوز-راک را تغییر داده و نقش عمدهای را به این ساز در موسیقیاش داده بود. او پلی میان �موسیقی سیاهان آمریکا� و �نوازندگان راک اروپای سفید� بود.
از دیگر افرادی که در این روند تأثیرگذار بودند وانیلا فیوج بود که تُنهای پاپ را آهسته و توهمزا کرد و گروههای دِ هو و د کینکس که با تلفیق پاور کُرد و آکُردهای خشنتر در ژانر راک، راهی برای نمونههای مختلف هوی متال باز کردند. نمونه تأثیر گذار دیگر کریم بود که قالب پاور تریو[۳] را ابداع کرد و در هوی متال سهم عمدهای را به خود اختصاص داد.
برخی بر این باورند که �You Really Got Me� گروه د کینکس اولین آهنگ هوی متال بود که ساخته شد. د کینکس در ضبط این اثر که در سال ۱۹۶۴ منتشر شد از گیتار دیستروشن و امکاناتی که آمپلیفایرهای جدید در اختیارشان میگذاشت استفاده کرده بودند. در اواخر سال ۱۹۶۸ اصوات هوی بلوز برای بسیاری از مردم آشنا بودند; بسیاری از طرفداران و موسیقیدانان بازخوانی �Summertime Blues� -اثر ادی کوچران- توسط گروه بلو چیر را اولین آهنگ واقعی هوی متال میدانند. بسیاری از متخصصان بیتلز از آهنگ �Helter Skelter� در آلبومThe White Album و تک آهنگ انقلاب(۱۹۶۸) یاد میکنند که استانداردهای جدیدی برای میزان تغییر و خشونت صوت در آلبومهای پاپ وضع کرد. در نوامبر همان سال گروه Love Sculpture به همراه گیتاریستاش دیو ادموند کاوری خشن از موومان Sabre Dance اثر آرام خاچاطوریان را خلق کرد. آلبوم حقیقت (در اواخر سال ۱۹۶۸) ساخته گروه جف بک از آثار مهم و تأثیرگذار راک بود که کمی پیش از اولین آلبوم لدزپلین منتشر شد و برخی(خصوصا طرفداران بلوز درانگلیس) حقیقت را اولین آلبوم هوی متال میدانند. در اینجا از تک آهنگ �درباره آن فکر کن� ساخته گروه یارد بردز در سال ۱۹۶۸ نیز باید یاد کرد که در آن از اصواتی استفاده شده بود که مشابهاش را جیمی پیج در لدزپلین استفاده کرد.
همچنین آهنگ �مرد اسکیزوفرن قرن ۲۱� از آلبوم اول گروه پراگرسیو راک کینگ کریمسون با نام در دربار شاه کریمسون(۱۹۶۹) دارای اغلب ویژگیهای مضمونی، تصنیفی و موسیقایی متال بود. ویژگیهایی مثل صدای بلند و درب و داغون گیتار و تکخوانی ناموزون رابرت فیلیپ با اشعاری که معطوف بر نقصهای انسان قرن ۲۱ بود، به همراه فضای تاریک آواز گرگ لیک که از درون یک جعبه کج و معوج میگذشت.
بیپروایی موسیقایی �لد زپلین� در سال ۱۹۶۹ توجه جهانیان را به شکلگیری ژانر جدیدی معطوف کرد. از گروههای شاخص اولیهٔ هوی متال لد زپلین، دیپ پرپل، یوریا هیپ، یوفو، بلک سبث بودند که جامعهٔ مدرن متال در حال حاضر اغلب آنها را گروههای هاردراک مینامد تا هوی متال. بهویژه آندسته از گروههایی که صدایشان بیشتر شبیه به موسیقی راک سنتی بود. به طور کلی واژههای �هوی متال� و �هاردراک�، خصوصا درهنگام بحث در مورد موسیقی دهه هفتاد، اغلب به یک معنا به کار میروند. بسیاری از چنین گروههایی بهخودی خود گروههای هوی متال نیستند، بلکه آهنگها یا آثاری از خود به جای گذاشتهاند که به این ژانر کمک کردهاست. به عنوان مثال کمتر کسی میتواند جترو تال را به معنای واقعی هوی متال در نظر بگیرد، اما از طرف دیگر کمتر کسی میتواند منکر آن شود که آهنگ �وسایل تنفس�[۴] (از آلبوم ۱۹۷۱ گروه با همین نام) آنها یکی از اولین آهنگهای هوی متال بودهاست.
اواخر دهه هفتاد و اوائل دهه هشتاد میلادی از تاریخ موسیقی هوی متال یکی از دورانی است که مورخین موسیقی در مورد آن به شدت بحث و مناظره دارند. گروههایی مثل بلو ایستر کالت به موفقیت نسبتاً بالایی دست یافتند و صحنه لوس آنجلس به تدریج در دهه هشتاد میلادی، مخاطبان پاپ را به خود دید. دیگران منکر اهمیت این گروهها هستند یا آن را ناچیز جلوه میدهند و به جای آن توجه خود را بر ظهور موسیقی نفوذ کلاسیک-که در آثار رندی رودز و نظایر آن شنیده میشود-معطوف ساختند. عدهای دیگر ترکیب هوی متال را با موسیقی گروههای پانک راک از قبیل گروه جوان و سرعت بالای سکس پیستولز مورد تاکید قرار میدهند که سرانجام در سال ۱۹۸۰ منجر به شکل گیری جریان موج نوی هوی متال بریتانیا شد. از گروههای پیشرو این جریان ساکسون، آیرن میدن، موتوهد، ونوم و دایمُند هد بودند.
برخی از موسیقی دانان گروههای برجسته هوی متال، معتقدند که پایههای سبک خاص و صدای اصیل هوی متال توسط جریان NWOBHM، از طریق سه آلبوم اولیه و شاخص �بادهای غمگین سرنوشت� (۱۹۷۶)، �گناه پشت سر گناه� (۱۹۷۷)، و �کلاس لکه دار� (۱۹۷۸) گذاشته شد.
گروه رینبو نیز هر از گاهی به عنوان پیشروی یک نوع هوی متال اصیل خوانده میشود. این ادعا را میتوان در مورد آلبومهای آخر دیپ پرپل از قبیل سوزش و طوفان زا مطرح کرد، لیکن این گروهها عموماً گروههای �هاردراک� قلمداد میشوند. گروههای متال به تدریج فراتر از استفاده تقریباً انحصاری گامهای غمگین رفتند و مدهایی دیاتونیک را با سولوهای خود تلفیق کردند. این اتفاق نخستین بار توسط جوداس پریست رقم خورد و این رویکرد از آن زمان تاکنون به موارد زیادی گسترش یافتهاست.
بعضی معتقدند تک نوازی ادی ون هیلن در آهنگ �فوران�[۵] آلبوم ون هیلن (۱۹۷۸) نقطه عطفی در تکنوازی گیتار بود. ریچی بلکمور، رندی رودز و اینگوی مالمستین کارهای بیشتری را با گیتار ارائه کردند و در پارهای موارد گیتارهایی که سیمهای نایلونی داشت در کنسرتهای هوی متال و آلبومهای هوی متال نواخته میشد. نوازندگان شاخص گیتار کلاسیک همچون لیونا بوید نیز با دخالت دادن عناصر نیو ایج و راک در موسیقیشان به ستارههای هوی متال پیوستند. این روند باعث شد نوازندگان کلاسیک و تجددطلب برای رد و بدل کردن قسمتهایی از موسیقی نواخته شده با گیتار در کنار هم قرار گیرند.
محبوبترین ژانر فرعی هوی متال در ایالات متحده ظاهر شد که از گروههای گلم متال متعلق به دهه هشتاد قرن بیستم بود مرکز این رشد ناگهانی عمدتاً در سان ست استریپ از لوس آنجلس، کالفرنیا بود. اولین موج گلم متال شامل مواردی از قبیل موتلی کرو، رت، وسپ، داکن و تویستد سیستر میشد. گروههای اولیه گلم متال تحت تأثیر برنامههای هوی متال از قبیل دیپ پرپل، بلک سبث و کیس قرار داشتند که تک نوازی گیتار را با اکثر آوازهایشان میآمیختند. گروههایی مثل موتلی کرو و وسپ پایههای نهاده شده توسط آلیس کوپر و کیس را از لحاظ برنامههای سن گسترش دادند و به خود جرئت حضور در قلمرو شاک راک را دادند. گلم متال به نحوی از انحا میبایست از اوائل دهه هشتاد قرن بیستم تا حدود سال ۱۹۹۲؛ یعنی زمانی که جنبش گرانژ از سیاتل و رپ محبوب شدند، بر موجهای جریان اصلی تسلط مییافت. در آن زمان که گروههایی نظیر دیو، آزی آزبورن و جوداس پریست مدلهای گلم متال را در موسیقی خود آزمایش کردند. این ژانر باعث به وجود آمدن نوعی شکاف در جامعه روبه تکامل متال در دهه هشتاد شد، که علت اصلی آن ایماژ گروههای گلم متال، بویژه گروههایی از قبیل پویزن که ظاهری زنانه داشتند بود.
بسیاری از ژانرهای فرعی هوی متال طی دهه هشتاد قرن ۲۰ شکل گرفت. با فاصله گرفتن از ریشههای متال هارد راک، ژانری به نام ترش متال ظهور کرد که صدای این ژانر خشنتر، بلندتر و تندتر از گروههای متال اصلی و گلم متال همعصرشان بود. پیشگامان این ژانر آنترکس، مگادث، متالیکا و اسلیر[۶] بودند و گروههایی مانند تستمنت و اکسودس از سن فرانسیسکو، اورکیل از نیوجرسی و سپلتورا از برزیل نیز بر آن تأثیر داشتند. به استثنای متالیکا که بی وقفه فروشهای میلیونی داشت و حتی در دهه هشتاد رتبه ششم مجله بیل برد را به خاطر آلبوم و عدالت برای همه به دست آورد، ترش از لحاظ فروش و پوشش رسانهای در مقایسه با دیگر ژانرهای فرعی معروف، مطرودتر بود. طی سالهای دهه ۹۰ فروش ترش-بهویژه فروش �بیگ فور�- رونق گرفت.
در اوایل و نیمه دهه هشتاد، ترش به تدریج به گروههای دث متال [۷] و بلک متال [۸] تقسیم شد و مرسی فول فیت، باتوری[۹] سلتیک فراست، هِلهَمر و میهم گروههای عمدهای بودند که در ابتدا رواج داشتند.
از دهه هشتاد تا سالهای دههٔ نود پاور متال بهویژه در اروپا با حفظ �ذهنیت ضد تجاری� و �شور هوی متال� و تمرکز بر تمهای ضرب بالا و حماسی و ملودیک، در مسیر عکس دث متال و ترش تکامل یافت. پاور متال بر خلاف دث معمولاً شامل صدای ظریف زیر شبیه صدای خوانندگان NWOBHM از قبیل راب هالفورد و بروس دیکینسن بود. گروه آمریکایی منووار از پیشگامان پاور متال بود. به مرور تمهای ویکینگ و تمهای غنایی نئو-بیخدایی در اروپا و آمریکای جنوبی محبوبیت یافت. پراگرسیو متال که ترکیبی از مدلهای تجددطلبانه گروههایی از قبیل راش و کینگ کریمسون بود در دهه هشتاد جریان یافت. گروههایی همچون فیتس ورنینگ، کویینز رایش و دریم ثیتر از پیشگامان این سبک به شمار میآیند.
عصر متال پر زرق و برق دههٔ ۸۰ میلادی با ظهور نیروانا و دیگر گروههای گرانج-که نشاندهنده تغییر سلیقهٔ مخاطبان به سمت آلترنتیو راک بود- به پایان رسید.
در پی این تغییر گروههای دهه هشتادی که توانستند خود را با شرایط جدید وفق دهند شهرت بیشتری به دست آوردند و موفق شدند جایگاهشان را حفظ کنند. مخصوصا گروههایی که ترکیبی از سبکهای آلترنتیو راک و هوی متال را داشتند به تدریج شتاب بیشتری گرفتند و ژانر مرکبی تحت عنوان آلترنتیو متال را پدید آوردند. این ژانر شامل موارد زیادی از جمله گروه گرانج آلیس این چینز، جینز ادیکشن متأثر از گوت، وایت زامبی مرکب از نویز راک و گروههایی بود که تحت تأثیر ژانرهای جایگزین متعدد دیگری قرار داشتند.
با موفقیت بیشتر متال به عنوان سبک جایگزین درجریان رایج، گروههای قابل توجهتراین سبک همچون فیر فکتری، هلمت، مریلین منسون، ریج اگنست د ماشین و تول گروههای جدید موسیقی راک را تحت تأثیر قرار دادند. این گروهها مثل گروههای قبلی ترکیبی از آلترنتیو راک و هوی متال نبودند، بلکه ژانر جدیدی بودند که از آن الهام گرفته بود و با نام نومتال شناخته شدند. کورن، لیمپ بیزکت و اسلیپنات از سرشناسترین گروههای نومتال هستند. نومتال از طریق برنامههای پرسروصدای امتیوی و شکلگیری جشنوارهٔ موسیقی آزفست، در جریان رایج به موفقیتهای بیشتری رسید که لینکین پارک با فروش ۳۵ میلیون آلبوم در راس آنها قرار داشت. در مورد موفقیتهای گسترده نومتال و اینکه از نقطه نظر متداول، این سبک در ردیف متال قرار دارد یا نه بحثهای فراوانی وجود دارد. مضاف براینکه طرفداران ژانرهای متال افراطی (که خود موضوع بحث تصفیهانگاران است) اغلب تاکید دارند که چنین نیست. در سالهای اخیر گروههای متال کور فراوانی در آزفست برنامه اجرا کردهاند که همین امر به افزایش محبوبیت این سبک موسیقی کمک فراوانی کردهاست. برخی این سبک را جانشین نومتال میدانند در حالیکه برخی دیگر معتقدند که این سبک به روشی همچون نومتال به محبوبیت رسیده و رواج خواهد یافت.
در ابتدای دهه اول قرن بیستویکم، احیای انواع سبکهای هویمتال آغاز شد و گروههای موسیقی تحت تأثیر سبکهای اولیه دهه هفتاد و پیشگامان این سبک همچون لد زپلین، بلک سبث و دیپ پرپل به اجرای موسیقی پرداختند. <ر.ک.> منبع: Revolver magazine article on Hipster Metal</ref> (انگلیسی)
این گروههای جدید عبارتاند از وُلفمادِر، پرتوافشان، (گروه)جادو/جادو، گروهایرلندی و (گروه) پاسخ/ پاسخ. این گروهها اخیرا در رسانههای محبوب موسیقی همچون هفتتیر، کرانگ و دنیای گیتار و در مجله محبوب کلاسیک راک که (گروه) پاسخ/پاسخ را به عنوان �بهترین گروه سال ۲۰۰۵� معرفی کرده، به رسمیت شناخته میشوند. <ر.ک.> منبع: Classic Rock Magazine Best New Band 2005 (انگلیسی)</ref> در همینحال، وُلفمادِر در جدول پرفروشترین آلبومهای بریتانیا به ردیف ۲۵# و در ایالات متحده به ردیف ۲۲# رسیدهاست. <ر.ک.>منبع: VH۱ Wolfmother Profile Stating Billboard Success (انگلیسی)</ref> علاوه بر این، چندین گردهمایی، باعث شدند علاقههای ازدست رفته بازهم نسبت به سبک کلاسیک متال جلب شوند. گردهماییهای بلک سبث در سال ۱۹۹۷، جوداس پریست در سال ۲۰۰۳ و دیگر حرکتهای اینچنینی باعث شد مخاطبان جوانتر نسبت به گروههای قدیمی گرایش پیدا کنند.
جنبههای برخوردی و پرسروصدای هویمتال باعث شدهاست در بسیاری از کشورها، میان جامعه جاز میانه و طرفدارن آن شکاف ایجاد شود. این اختلاف از آنجا ناشی میشود که افکارعمومی بویژه در جوامع محافظهکار بر این باورند که فرهنگ فرعی هویمتال، مروج لذتگرایی و گاهی احساسات ضدمذهبی است. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۱ در اردن کلیه آلبومهای متالیکا برای همیشه ممنوع اعلام شدند. [۱] در اروپا و آمریکا طرفداران هویمتال را پسران سفیدپوست بین ۱۰ تا ۲۰ سال تشکیل میدهند[نیازمند منبع] بسیاری از این افراد جذب ترانههای ضداجتماعی و در عینحال عجیب و غریب هویمتال و صدای بلند و ضرب شدید آن شدهاند. بدین ترتیب تصویر کلیشهای نوجوان هِدبَنگِر که با گوش کردن به موسیقیهای گوشخراش و شوم، جنون طغیانگری خود را تخلیه میکند شکل گرفت. این تصویر با شوهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی همچون بیویس و باتهد و کلهبادیها درفرهنگ عامه شاخصتر شدهاست. افراطکاریهای پرزرقوبرق گروههای هویمتال اغلب مورد هجونگاری قرار گرفته که از مشهورترین این موارد میتوان به فیلم �این شیر نخاع است� اشاره کرد. (همچنین رجوع کنید به پدیده اوملات هویمتال).
بسیاری از سبکسازیهای هویمتال، کاربردهای روزمره پیدا کرده است؛ به عنوان مثال علامتهای دستی �شاخ شیطان� که رونی جیمز دیو آنرا باب کرده، در بسیاری از کنسرتهای راک به یک صحنه متداول تبدیل شدهاست. گفته میشود رایج شدن علامتهای دستی �شاخ شیطان� در اصل به خاطر جلد آلبوم �تفنگ عشق� کیس بودهاست. طی دهههای هفتاد و هشتاد وررفتن با درونمایههای جادوگری توسط هنرمندانی همچون بلک سبث، آیرن میدن، کیس، جوداس پریست، لد زپلین، موتلی کرو، آزی آزبورن و آلیس کوپر باعث شد تأثیرات شیطانی توسط بنیادگرایان مسیحی در هویمتال شکل بگیرد. در آن زمان یک برداشت رایج این بود که در آلبومهای هوی متال نوعی پیام مخفی نهفتهاست که شنونده را به پرستش شیطان یا خودکشی ترغیب میکند (رجوع کنید به جوداس پریست و پیام روبه عقب و اتهامات شیطانپرستی در فرهنگ عامه]]).
چیزی که کمتر از آن یاد شده، تأثیر ساختار پیچیده موسیقی هویمتال بر سبک پیشگام موسیقی کلاسیک در موسیقی پیچیدگی نو است که پیشگامان آن برایان فرنیهاف، مایکل فینیسی، جیمز دیلون و پس از آنها آهنگساز امرکایی جیسون اکارت میباشند.
در یورو ویژن ۲۰۰۶ برای اولین بار در تاریخ این رقابتها یک گروه هویمتال برنده جایزه اول شد. این گروه که لردی نام داشت اهل فندلاند بود و ترانهٔ آنها هارد راک هله لویا
نام داشت. با توجه به اینکه در رقابتهای یورو ویژن، هر ساله ترانههای
پاپ و بالادها جایزه میگرفتند، این امر نقطه عطفی در تاریخ یورو ویژن به
شمار میآمد. به علاوه این اولین باری بود که یک گروه فندلاندی برنده
رقابتها میشد و این در حالی بود که بهترین رتبهای که فندلاندیها تا آن
زمان کسب کرده بودند مقام ششم بود.
هارد راک که پیش از این نیز به آن اشاره شد ارتباط نزدیکی با هویمتال دارد (و اغلب این دو اصطلاح به جای هم بکار میروند)، اما این مفهوم با آنچه که تصفیهگرایان آنرا به عنوان تعریف هویمتال میشناسند یکی نیست. در حالیکه ماهیت این سبک مبتنی بر گیتار و ترجیعبند است، درونمایه و نحوه اجرای آن با آنچه که از گروههای هویمتال قبلا در این مقاله ذکر شد متفاوت است. شاید بهترین شاهد این مدعا دِ هو در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ و سایر گروههای دهه ۷۰ و ۸۰ همچون کوئین باشد که بر موسیقی هویمتال و گروههایی مانند ای سی/دی سی، اروسمیت، کیس، تین لیزی و اسکورپینز تأثیر چشمگیری گذاشتند.
گلم راک که دورهای زودگذر در اوایل دهه ۷۰ بود، بر گیتارهای سنگین و شکننده، ترانههای سرودمانند و تصاویر تئاتری مبتنی بود. تی رکس، دیوید بویی (بویژه در تجسمش بصورت زیگی خیالباف) و آلیس کوپر از محبوبترین نمونههای این سبک فرعی بودند.
پارهای اوقات تأثیرات متقابل بین پانک راک، هاردکور پانک و هویمتال صورت گرفتهاست. از یک نمونه بارز میتوان به موتوهد اشاره کرد؛ لمی رییس این گروه، مدتی را در گروه پانکی دِ دَمند سپری کرد و در یک دوره تلاش کرد به سید ویشس نحوه نواختن گیتار باس را آموزش دهد.
آلترنتیو راک-بویژه گرانج- گاهی از هویمتال الهام میگیرد. برخی گروههای گرانج همچون ساوندگاردن و الیس این چینز پیش از آنکه از لحاظ تجاری قدرت بگیرند کارهای خود را تحت عنوان متال به بازار عرضه میکردند.
برخی حرکات خاص هستند که در فرهنگ هویمتال همه گیر شدهاند و از جمله آنها میتوان به سر کوبیدن، رقص تهاجمی/ تهاجمی رقصیدن (که به جنگیدن هم مشهور است) و سایر حرکات دست مانند حرکات گروه بدنام شاخ شیطان (که رونی جیمز دیو، خواننده افسانهای هویمتال در زمان کارش با بلک سبث و گروه دیو آنرا رایج کرده بود) اشاره کرد. حرکاتی همچون شیرجه در صحنه، گیتارزنی در هوا و موجبازی بر روی جمعیت نیز انجام میشود که امروزه چندان محبوب نیستند. معمولاً طرفداران متال در مورد گروههای موسیقی مورد انتخابشان خیلی سروصدا به راه میاندازند و اغلب در حالیکه علامت �شاخ شیطان� را نشان میدهند نام گروه مورد علاقه خود را فریاد میزنند و با جیغ وداد با عباراتی همچون �منو کشته� و یا شبیه به آن آنها را توصیف میکنند.
تقدیم به محسن نامجو عزیز با عشق
متالیکا با متال فرق داره؟ با چی
چرا اکثرا فکر میکن موسیقی متال یعنی ؟
45924 بازدید
11 بازدید امروز
27 بازدید دیروز
64 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian